غروبي سخت دلگيراست           ومن ، بنشسته ام اينجا، کنار غار پرت وساکتي ، تنها       که مي گويند : روزي ، روزگاري ، مهبط وحي خدا بوده است ، ونام آن ((حراء))بوده است       واينجا، سرزمين کعبه وبطحاست.  وروز، از روزهاي  حج پاک ما مسلمانهاست.      برون از غار          زپيش روي وزيرپاي من ، تاهرکجا ، سنگ وبيابانست.        هوا گرم است وتبداراست اما مي گرايدسوي سردي، سوي خاموشي.    وخورشيداز پس يک روز تب ،در بستر غرب افق ،آهسته مي ميرد    ودر اطراف من از هيچ سويي ، رد پايي نيست    ودور من ، صدايي نيست

 

فضا خالي است     وذهن خسته وتنهاي من ، چون مرغ نوبالي ،-که هردم شوق پروازيبه دل دارد-    کنارغار ،از هرسنگ، هر صخره      پرد بر صخره ايديگر

 

ومي جويد به کاوشهاي پي گيگيري،    نشانيهاي مردي را -     نشانيها،که شايد مانده بر جا ،دير دير: از سالياني پيش_      ومن همراه مرغ ذهن خود،در غار مي گردم.

 

وپيدا مي کنم گويي نشانيها که مي جويم:   همانست، اوست!     کنار غار ، اينجا ،جاي پاي اوست،مي بينم   ومي بويم توگويي بوي اورا نيز    همانست ، اوست:

 

پلاسي بر تن است اورا         وميبينم که بنشسته است،چونان چون همان ايام

 

همان ايام که اين ره را بسا، بسيارمي پيمود      وشايد نازنين پايش زسنگ راه مي فرسود

ولي اوهمجنان هرروزمي آمد      ومي آمد.ومي آمد         وتنها مي نشست اينجا

غمان مکه ي مشئوم را باغارمي ناليد            غم بي همزبانيهاي خود را.

ومن اکنون به هر سنگي که در اين غار مي بينم،    به روشن ترخطي  مي خوانم آن فريادهاي خامش آورا.     واکنون نيزگويي آمده است او.آمده است اينجا،

وي گويد غم آن روزگاران را:(( عجب شبهاي سنگيني!     همه بي نور!            نه ازبام فلک ، قنديل اخترها بودآويز        نه اينجا_وادي گسترده ي دشت حجاز_

از شعله ي نوري ، سراغي هست.زمين ،     تاريک تاريک است وبرج آسمانها نيز

نه حتي در همه  ي ام((ام القري))يک روزن روشن      تما شهربي نوراست.

نه تنها شب ، که اينجاروزهم بسيارشبرنگ است. فروغي هست اگر،از آتش جنگ است

فروزان مهر ، اينجا سخت بي نوراست، بي رنگ است.   توگويي راه خود را هرزه مي پويد        ونهر نورآن ،زان سوي اين دنيا بود جاري.

مه اند ر تمام صفحهگور شب خفته است وناپيداست. پيدا نيست.

سيه رگهاي شهر-اين کوچه ها-ازخون مه خاليست

درآنها مي دودچرکاب تندننگ وبد نامي، بد انديشي    ودر رگهاي مردم هم.

سيه بازارهاي ((روسپي نامردمان))گرم است    تمام شهرگردابي است پر گنداب

تمام سرزمينها نيز    دنياهم        وگويي قرن ، قرن ننگ وبدنامي است.

فضيلتهالجن آلوده،انسانها سيه فکروسيه کارند. و(انسان)نام اشرافي زيبايي است از معني تهي .))  مانده       محمد(ص) گرم گفتاري غم آلود است.

وخور، ديريست مرده ،         غارتاريک است    ومن چيزي نمي بينم

ولي گوشم به گفتاراست.ومي بينم توگويي رنگ غمگين کلامش را :

((خداي کعبه، اي يکتا!درودم را  پذيرا باش، ا ي برتر وبشنو آنچه ميگويم:

يتيم مکه ،چوپانک،جوانک،نوجواني  از بني هاشم        وبازرگان راه مکه وشامات

 

(امين)، آن راستين، آن پاکدل ، آن مرد،     وشوي برترين بانو:(خديجه)

 

نيز ، آنکس خن جز حق نمي گويد    وغير از حق نميجويد      وبتها را ستايشگر نمي باشد       واينک : اين همان مردابرمرد است      (محمد) -ص- اوست----پیام درد انسانهای قرنم را زمن بشنو         پیام تلخ دختربچگان ،خفته اندر گور

 

پیام رنج انسانهای زیربار،وزآزادگی مهجور     پیام آنکه افتاده است درگرداب

 

وفریادش بلنداست:((آی آدمها.))        پیام من ،پیام او،پیام ما.))

 

محمد(ص)غمگنانه ناله ای سرمیدهد،آنگاه می گوید:     خدای کعبه ،ای یکتا!

 

درون سینه ها یاد تومتروک است      وازبی دانشی واز بزهکاری ،:

 

مقام برترین مخلوق تو،انسان،         بسی پایین تراز حد سگ وخوک است.

 

خدای کعبه ،ای یکتا!فروغی جاودان بفرست،      که این شبها بسی تار است.

 

ودست اهرمنها سخت در کاراست        ودستی رابه مهرازآستینی باز ،بیرون کن

 

که:برداردبه نیروی خدایی شاید،      این افتاده  پرچمهای  انسن را

 

فروشوید نفاق وکینه های کهنه از دلها        دراندازد به بام کهنه ی گیتی بلند آواز

 

برآرد نغمه ای همساز            فروپیچد بهم طومار قانونهای جنگل را

 

 وگوید :آی انسانها!         فراگردهم آیید وفراز آیید       بازآیید

 

صدا بردارد انسان را        وگوید: های ، ای انسان!      برابر آفریدندت ،

 

برابر باش!       صدابردارداندرپارس ، درایران     وباآن کفشگرگوید :

 

پسر را رو ، به هر مکتب کهخواهی  نه!       سپاهی زاده راباکفشگر،

 

دیگرتفاوتهای خونی نیست       سیاهی وسپیدی نیز ،حتی،موجب نقص وفزونی نیست.    خدای کعبه .ای یکتا.))       بدین هنگام

 

کسی آهسته گویی چون نسیمی می خزد درغار      محمدرا صدا آهسته می آیدفرود از اوج        ونجوا گونه می گردد     پس آنگه می شود خاموش.

 

سکوتی ژرف ووهم آلود  ناگه چون درخت جادواندرغار    میروید.

 

وشاخ وبرگ خود رادرفضای قیرگون غار می شوید

 

ومن درفکر آنم کاین چه کس بود،از کجا آمد؟!    که ناگه این صدا آمد:

 

((بخوان!)). اما جواب یبر نمی خیزد        محمد ،سخت مبهوت است

 

گویا ،کاش میدیدم !    صدا باگرمترآوا وشیرین تر بیانی باز می گوید:

 

((بخوان!))    اما محمد هم چنان خاموش

 

دل اندرسینه ی من باز می ماند زکار خویش،گفتی میروم از هوش

 

زمان دراضطاب وانتظارپاسخش،   گویی فرو می ماند از رفتار               ((هستی) می سپارد گوش       پس از ی سکوت-اماکه عمری بود گویی-گفت:

 

((من خواندن نمی دانم))        همان کس ،باز پاسخ داد:  ((بخوان!بنام پرورنده ایزدت   کوآفریننده است.))   واو میخواند، امالحن آوایش

 

به دیگر گونه آهنگ است          صدا گویی خدا رنگ است.   می خواند:

 

((بخوان،بنام پرورنده ایزدت،کو آفریننده است.))*     *    *

 

درودی می تراود  از لبم بر او      درودی گرم  *   *    *

 

غروب است وافق گلگون وخوشرنگ است    ومن بنشسته ام اینجا، کنارغارپرت وساکتی ،تنها

 

  که میگویند روزی ،روزگاری مهبط وحی خدا بوده است،   ونام آن ((حری)) بوده است. 

 

ودر اطراف من ازهیچ سویی ردپایی نیست          ودور من ، صدایی نیست.*

 

*-این شعرکه درسه قسمت متوالی عرضه گردیدبرگرفته از کتاب شاهکارهایی ازاشعار مذهبی .آراسته ی رضامعصومی _نشریه ی ماه نو-انتشارات رشیدی- است وچنانکه درسر آغازذکر شد اثر طبع گرمارود ی شاعر معروف معاصرکشور  ماست-صص128 - ۱۳۴


همراه با چهارده معصوم (علیهم السلام) ویاران-رزبلاگ   ,، ,مي ,    ,ومن ,محمد ,من ، ,است   ,خدای کعبه ,محمد ص ,*  منبع

در ولادت دختر پیامبر اسلام فاطمه الزهرا (س)

- ماه قيام ،ماه حسين ، ماه انقلاب ماه خروج پيشرومومنان بود ماه شکست دشمن قرآن وفتح حق ماه ظهور عدل ب�

ماه قيام ،ماه حسين ، ماه انقلاب ماه خروج پيشرومومنان بود ماه شکست دشمن قرآن وفتح حق ماه ظهور عدل به

آمد شب میلاد علی شمس خراسان فرزند نبی ،رهبردین،حامی قرآن ده مژده که امشب شده عالم همه گلشن زاین شمس

درولادت علی بن موسی الرضا(علیه السلام)

مژده که میلاد شه خاتم است عید سعید نبی اکرم است مزده که مسروری عالم رسید خرم

درولادت امام هشتم - هشتمین اختر تابناک اسمان امامت وولایت -امامرضا یغریب وضامن آهو(ع)

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

انواع کانکس طراحی اپلیکیشن موبایل امام رضا علیه السلام نماشویی ساختمان | پیچ و رولپلاک نما | نقاشی نما اجناس فوق العاده بصیرت دانلود آهنگ جدید پاراوان مقاله سنتر فروشگاه تخت خواب در اصفهان